نوشته شده توسط : Rozha

تو این شبای خط خطی ستاره های پاپتی

گم شدن و نیست توی راه فانوسک رفاقتی

به هرکی میخوایی دل بدی دل میکنه به راحتی

دنیا چه آلوده شده به سم بی صداقتی

پاهای عشق و عاشقی تاول زده بگی نگی

انگار تموم زندگی گرفته بوی کهنگی

باید با دنیا کاری کرد بیشتر از این ها نشه بد

به پای عشق و عاشقی مرحم دلدادگی زد

باید دوباره تازه شدتو هوای رابطه

باید دوباره خط کشید رو هرچی رسم غلطه.....

 

 



:: بازدید از این مطلب : 109
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 9 / 12 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Rozha

امروز روز سپاسگذاری از خداوند است زیرا که عشق را آفرید

تا یادمان باشد کسی هست برای عاشق بودن تا با تمام وجود به او بگوئیم:

عشق من روزت مبارک.....

valene hame MoBaRaK



:: بازدید از این مطلب : 116
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 25 / 11 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Rozha

به نام او که نقطه ی عشق را برای عاشق بست:

با چشات میخندی اما تو دلت یه چیز دیگس

میگی عزیزمو حیف تو دلت عزیز دیگس

پنهونش نکن میفهمم

میدونم که اشتباه نیست هرچی باشه

اونو میخوای عزیزم

اینکه گناه نیست اگه غریبه میتونه تورو

خوشبخت کنه یارم دستتو خودم با شادی

توی دست اون میذارم

برو خوش باش نازنینم من خوشم به

دل خوشی ها بگذر از شکستن من

دستشو بگیر تو دستات.....



:: بازدید از این مطلب : 164
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 / 11 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Rozha

 

همیشه هر موقع خواستی از کسی جدا بشی یادت نره بهترین

راه اینه که بهش بگی:

خداحافظ برای همیشه

شاید طرف مقابلت ناراحت بشه و قلبش بشکنه اما بهتر از اینه که منتظر بمونه!!!



:: بازدید از این مطلب : 126
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 / 11 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Rozha

 

چی بگم خیلی دوست دارم به غیر از تو کسی رو ندارم خودت میدونی فقط تو و حرفای زیبات میتونه دلداریم بده

 

خودت میدونی از دوریت خیلی غصه دارم همه میگن گریه نکن چون لیاقت اشکاتو نداره ولی همه نمیدونن لیاقت تو بیشتر از این حرفاست حتی جونمم واست بدم بازم کمه

هر وقت گریه میکنم میگن نکنه کم آوردی

اگه بخندم میگن بی خیالی/ اگه بی تفاوت باشم از دستت میدم

تو بگو چیکار کنم؟

بد جوری قاطی کردم میخوام بیام باهات حرف بزنم اما اون چشمات داره داغونم میکنه وقتی یاد اون روزی می افتم که بهت گفتم دوست دارم بدنم میلرزه روزایی که از عشق تو به قلبم خنجر میزدم رو یادت میاد؟؟؟؟

وقتی بهم نگاه میکنی و نگاهامون به هم گره میخوره تمام بدنم یخ میکنه مهم نیست تمام سرزنش ها رو به خاطر تو تحمل میکنم چون دوست دارم دور موندن از تو و دستهای تو خیلی سخته از دوری تو با تمام نوشته هام غریبه ام وقتی کنارم نیستی

لحظه های زیبای دیدارت رو توی ذهنم ترسیم میکنم هر روز چشمامو برای قدمهات آماده میکنم چه روزای خوبیه هر روز دیدن تو!!

به هیچ قیمتی این روزا رو از دست نمیدم مهربونم.....



:: بازدید از این مطلب : 114
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 / 11 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Rozha

سلامم را مینویسم که زحمت گشودن لبهایت را از روی اجبار نبینم:

 

تو یک داور بمان من مینویسم شاید هم نوشتن برای تو خطا باشد اما هر چقدر بزرگ باشد به پای خطای سرنوشت نمیرسد چرا هیچ داوری خطای سرنوشت را ندید؟

شاید داورها هم با سرنوشت آشنا هستند از آنها دوری میکنم چرا که او گفت: با ما هرچه کرد آن آشنا کرد.

لطفا غریبه بمان!! برای خطا کردن فرصتی نیست تنها برای شناختن و ساختن اندک فرصتی باقی است بهتر نیست در این فرصت کوتاه در عین اسارت رها باشیم یا در عین رهایی مبتلا؟!

یا شاید بهتر است که سفر کنیم به شهر شادی هایی که هنوز متولد نشده اند

گرچه به قول حافظ: شرط اول آن است که مجنون باشی شاید توشه ی ما برای سفر کافی نیست شاید اشتباه این بود که جای نگاه و گناه را تشخیص نمیدهیم شاید انتخاب نوعی اظطراب است و شاید اظطراب هم بخشی از انتخاب

البته درستی این جمله را باید از هم بپرسیم گرچه مردم عصر ما پرسشهایشان را هم گم کرده اند پس چگونه میتوان از آنها انتظار داشت که درستی این جمله را تشخیص دهند البته ما هم بهتر از آنها نمیشویم!!!  بهتر است بهترین کلمات را جا به جا نوشت! شاید از دروغ هایمان کم شود برای بهتر بودن کاش میشد از همین حالا به تو گفت:

ولی من تصور میکنم تا وقتی که برای قربانی شدن آماده نیستی به زبان آوردن فدایت شوم دروغی محض است مثل تموم دروغهایی که تا به حال به هم گفته ایم دروغی مثل تولد...

راستی تو بر این گمان نیستی که اگر ما روزی تولدی نداشتیم بهتر بود؟ بهتر نبود روز تولدمان واقعا روز تولدمان باشد؟ حالا گاهی گمش میکنیم شاید دلت شور هیچ چیزی را نزند حتی تولدت!!!  در این صورت بهتر است بگویم خوش به حال دل بی دلواپست راستی این تو نبودی که قانون جدائی را تصویب کردی!

جدائی اول قانون نبود تنها تبصره ای کوچک لای تقویم یک انسان شکست خورده از عشق بود  من نمیدونم چطور چشم تو به تقویم اون در به در افتاد اما مهم نیست این مهم نیست از اون مهم نیست هایی هستش که خیلی مهمه!!!

خواهشا مراقب جدائیمون باش/ مراقب دلهایی که هنوز شکسته نشدند و میشوند/ مراقب هم پاهایی که خودت را به خاطر خودشان میخواهند نه به خاطر خودت ولی اگر تو بخواهی من درباره هم سفرت چیزی نمیگم اونقدر صبر میکنم تا.....

تو یه قاضی و من یه متهم و خدا هم یه شاهد اون بالا، بگذریم، میترسم روزی از همه چیز بگذریم حتی گذشتن از اون چیزی که در محضر حضرت عشق گناهی است نا بخشودنی...

حرفهایم را بگذار به حساب نایابی دل خوش گرچه به گفته سهراب: دل خوش سیری چند؟؟؟

نمیدونم با چه جراتی اینارو برات مینویسم اما اینو خوب میدونم همون جور که نیمی از عشق شهامت گفتن هاست، نیم دیگر آن هم شهامت اعتراف برای بیان دلایل نگفتن هاست...

محبت از دلیل ها نیست صحبت از عصر آنها نیست که چند ساعت طولانی دوستی را با دو دقیقه جدائی برابر میکنند عصر آنهایی که عشق را معامله میدانند

البته اگر تو هم تایید میکنی باید بگم:

به خدا عشق معامله بدی است که در آن زندگیت را به قیمت هیچ میبخشی آخر سر هم چیزی به نام اعتماد را از تو میگیرند تا شاید خلاصت کنند اما دریغ از جرعه ای رهایی، دریغ از تمام کردن.

حرف از تمام کردن نیست حرف از علت تمام شدن است حرف از پایان دادن نیست حرف از چگونگی پایان ندادن است....

صحبت از عصر نگرانی های یک دقیقه تاخیر، عصر رقابت دلها، عصر خداحافظی هایی است که از سلام قشنگتر بود....

نمیدانم چرا بعضی از افراد تصور میکنند همیشه نامه را باید برای آنهایی نوشت که دورند بر خلاف عقیده من نامه را باید برای کسانی نوشت که به بهانه نزدیکی دورند کسانی که عاشق نزدیکی اند و سریع دور میشوند....

شاید تو راست مبگی!!!  میدونم کارمون خیلی وقته از این حرفا گذشته یه وقتایی واسه حفظ یه چیزایی رفتنش بهتره و مردم میگن موندنش، یه کارایی رو باید بذازیم کنار اما چه جوری؟؟؟

تو این عصر بی مهری که روی هویت و فردیت آدم قیمت میذارن از من انتظار با تو بودن رو نداشته باش همیشه یه سوال از خودم میپرسم که تو چطور مثل هیچکس نیستی؟؟ تویی که قشنگترین لحظاتت رو فدای ساده ترین دقایقم کردی و هیچ نگفتی....

کاش میشد اسم تو رو نوشت اما اگه اسمتو بنویسم ادامه دادن نامه جرات میخواد البته من نباید برای تو بگم توئی که کلی مجهول و معادله حل نشده را ذوب کردی اما دلم میخواد بدونم دنیای بی رویای فردا دست کیه؟ آیا دست کم قرار هست به ما برسه یا نه؟

حالا روی ماهت رو با یه عشق عجیب از همین جا یعنی دورترین نزدیکی ات میبوسم و میسپرمت دست اونی که عشقت را به من سپرد.....



:: بازدید از این مطلب : 121
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 / 11 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Rozha

 

برای اینکه به یه نفر بگی که چقدر دوسش داری و چقدر برات مهمه

اونقدر منتظر نمون تا اینکه

بالاخره دیر بشه چون وقتی اون بره دیگه مهم نیست که تو چقدر

بلند فریاد میزنی، دیگه نمیتونه

صداتو بشنوه...



:: بازدید از این مطلب : 175
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 / 11 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Rozha

 

خدایا باز امشب دلم گرفته بیا تا با تو صحبت کنم

 

بیا تا قلب کوچکم را با تو قسمت کنم

خدایا بیا پشت آن پنجره که وا میشه رو به سوی دلم

بیا پرده ها را کناری بزن که نور بتابد به روی دلم

خدایا به من کمک کن نردبانی بسازم و با آن بیایم به شهر فرشته

همان شهر دوری که بر سر آن کسی اسم رمز تو را نوشته

خدایا به من کمک کن که پروانه شعر من جان بگیرد کمی هم به فکر دلم باش مبادا بمیرد

خدایا دلم را که هر شب نفس میکشد در هوایت اگر جه شکسته باشد

                                                                   میفرستم برایت....



:: بازدید از این مطلب : 187
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 / 11 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Rozha

 

از بچگی به من آموختند همه را دوست بدار

 

حال که بزرگ شده ام وکسی را دوست دارم میگویند:

فراموشش کن.....



:: بازدید از این مطلب : 174
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 / 11 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Rozha

 

خدایا:

 

تو را غریب دیدم و غریبانه غریبت شدم

تو را بخشنده پنداشتم و گنهکار شدم

تو را وفادار دیدم و هر کجا که رفتم بازگشتم

تو را گرم دیدم و در سردترین لحظه ها به سراغت آمدم

خدایا تو مرا چه دیدی که اینگونه وفادار ماندی؟؟!!



:: بازدید از این مطلب : 189
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 / 11 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Rozha

نخستین عشق...؟!

 

به من میگفتند فلانی عاشق است و برای رسیدن به معشوق

جان بر کف گرفته است

میشنیدم عاشق و معشوق یکدیگر را دوست دارند از

این گفتن ها و شنیدن ها چیزی درک نمیکردم و به تمام آنها میخندیدم

اما....

از آن روز که تو را دیدم از آن لحظه که مهر تو در قلبم جا گرفت

معنی عشق را آموختم

من عاشق تو و تو اولین عشق زندگی من هستی

گواه من گل یاسی است که برایت فرستادم....



:: بازدید از این مطلب : 193
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 / 11 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Rozha

 

اگر کلمه ی دوستت دارم قیام علیه نبرد های من و توست

 

اگر کلمه ی دوستت دارم راضی کننده و تسکین دهنده ی قلبهاست

اگر کلمه ی دوستت دارم پایان همه جدائی هاست

اگر کلمه ی دوستت دارم نشانگر عشق راستین من و توست

اگر کلمه ی دوستت دارم کلید زندان من و توست

پس فریاد میزنم با تمام وجود دوستت دارم....

 



:: بازدید از این مطلب : 158
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 / 11 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Rozha

 

فقط وقتی میتوانی برای کسی زندگی کنی

که بتوانی برایش بمیری....



:: بازدید از این مطلب : 170
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 / 11 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Rozha

 

همیشه مثل یک قله باش، در اوج آسمان ارتباط برقرار کن

 

 اما همواره تنها بودنت را حفظ کن....



:: بازدید از این مطلب : 168
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 / 11 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Rozha

 

خوشحالم که بردم چون کسی رو از دست دادم که:

 

دوسم نداشت....

خوشحالم که باختی چون کسی رو از دست دادی که:

عاشقت بود....



:: بازدید از این مطلب : 127
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 / 11 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Rozha

میدونی زندگی سخته؟ آره خیلی سخته که:

 

به یاد کسی باشی که فکر تو حتی یک لحظه هم از ذهنش عبور نمیکنه

برای کسی بمیری که حاظر نیست لحظه ای با تو زندگی کنه

برای کسی بنویسی که نوشته هات رو نمیخونه

شبها خواب کسی رو ببینی که توی بیداری از تو فرار میکنه

همه جا به یادگار اسم کسی را بنویسی که اسم تو رو از یاد برده

دلتنگ کسی باشی که ذره ای تو دلش جائی نداری

تو خیالت با کسی حرف بزنی که حاظر نیست نگات کنه

از همه سخت تر عاشق کسی باشی که به اندازه ی یه مورچه هم به حسابت نمیاره و واست ارزش قائل نیست....



:: بازدید از این مطلب : 113
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 / 11 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Rozha

میدونی وقتی خدا داشت بدرقه ام میکرد بهم چی گفت؟؟

 

گفت:

جائی که داری میری مردمی داره که میشکننت، نکنه غصه بخوری

تو کوله بارت عشق میذارم که بگذری

قلب میذارم که جا بدی

اشک میدم که همراهیت کنه

و

مرگ میدم که بدونی بر میگردی پیش خودم...



:: بازدید از این مطلب : 116
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 / 11 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Rozha

اگه کسی دیوونت بود بازیش نده

اگه عاشقت بود دوسش داشته باش

اگه دوست داشت بهش علاقه نشون بده

اگه علاقه داشت فقط بهش لبخند بزن

اینطوری همیشه یه پله ازش عقب تری، اگه یه روز خسته بشه و یه پله بیاد عقب

تازه میشه مثل تو...



:: بازدید از این مطلب : 115
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 / 11 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Rozha

 

واسه اینکه ار تو دورم به تو مدیونم

 

واسه کشتن غرورم به تو مدیونم

تو که حرمتو شکستی به تو مدیونم

پای عهدت پای حرفی که زدی نموندی واسه این چشای خیسم به تو مدیونم

اینکه از غم مینویسم

اینکه بی جونمو سردم به تو مدیونم

پی آرامشی که بردی و من دنبالش میگردم به تو مدیونم

غرورمو شکستی عین شیشه

به تو مدیونم که کشتی دلمو واسه همیشه

کم آوردی و رفتی اول راه به تو مدیونم

عزیزم واسه این حال خرابم

اگه مثل برج سنگی جلوی چشات میریزم به تو مدیونم

به تو مدیونمو حتما دینم رو ادا میکنم

چه رنجی داره هرچه کردی با من.....

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 124
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 / 11 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Rozha

 

آدمی موجودی ست عاشق،

 

اما به همان اندازه نفرت را هم یدک میکشد

به قول مولوی:

ای عجب من عاشق این هر دو ضد!!!



:: بازدید از این مطلب : 169
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 / 11 / 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد